لنگرود

لنگرود-لنگرود-لنگرود-لنگرود-لنگرودلنگرودلنگرود-لنگرود-لنگرودرلنگرودلنگرود

لنگرود

لنگرود-لنگرود-لنگرود-لنگرود-لنگرودلنگرودلنگرود-لنگرود-لنگرودرلنگرودلنگرود

جغرافیای تاریخی لنگرود

خلاصه:سابقة تاریخی شهرلنگرود، بررسی دوران رشد و رونق شهر، محصولات بازار، معرفی معماری محلی و بناهای تاریخی: 1- پل شاه‌عباسی، 2- مسجد جامع و مسجد حاجعلی (ازدوران ایلخانان و صفویان)، 3- مسکن دریابیگی از اوایل قاجاریه.

 

 

 

 

 

 

 

جغرافیای تاریخی لنگرود

نوشتة علاء الدین آذری دمیرچی دکتر در تاریخ

شهرستان لنگرود در استان گیلان و مابین دو شهرستان لاهیجان و رودسر قرار دارد در کتب جغرافیایی قدیم مانند مسالک الممالک و معجم البلدان و حدود العالم و غیره اشاره‌ای دربارة این شهر نشده و فقط کم و بیش در خصوص قصبه ملاط که در حدود چهار کیلومتر لنگرود واقع است سخن به میان آمده است. مؤلف تاریخ طبرستان(1) می‌نویسد:

«چون گرگین مقام آنجا ساخت خربندگان او به چراخور به استرآباد می‌آمدند و از دینار جاری تا به ملاط که حد طبرستان است به طول و عرض کوهها کشیده از ری و قمس تا ساحل دریا جمله معمور و دیها به یکدیگر متصل بود».

قصبة لنگرود در دورة سلجوقیان و خوارزمشاهیان جزئی از لاهیجان مرکز ولایت بیه پیش(بی‌پیش) بوده و بوسیلة سلاطین محلی یعنی سادات کیا(2) اداره می‌شده است.

در کتاب تاریخ عالم آرای عباسی(3) در مورد جنگ فرهاد خان سردار سپاه شاه عباس اول با خان احمد گیلانی حکمران شجاع و ادب پرور گیلان نامی از لنگرود می‌برد..

«خان احمد بعد از رفتن لشگریان از نقود و جواهر و اسباب خزاین و طلاآلات و نقره‌‌آلات آنچه دست مکنتش به آن می‌رسید فراهم آورده به جانب لنگرود و رودسر فرستاد که در کشتی نهاده و آماده فرار باشد. و مخدرات حرم را مصحوب کیا فریدون که از امرای معتبر گیلان و درگاره سالار حرم بود از لاهیجان بیرون فرستاد و خود منتظر بود که از پردة غیب چه صورت روی نماید».

شاه عباس که مادرش از سادات مرعشی مازندران بود با این دو ایالت یعنی گیلان و مازندران علاقة وافری داشت و در هر فرصتی که دست می‌داد به این نواحی مسافرت می‌نمود و گاهی هم برای شکار رنج سفر را تحمل می‌کرد و به گیلان می‌آمد. «چند روزی هوای سیل دریا کنار و نشاط شکار خوک در خاطر همایون جای گرفته در جنگل گیلان محلی است که خوک بسیار می‌باشد و همیشه حکام گیلان در فصل بهار به شکار آن خوکسار رفته خوک بسیار صید می‌نمایند و به شکار زنگول اشتهار دارد و فی الواقع تماشای غریبی است راغم حروف در صیدگاه در ملازمت اشرف بود و ملاحظه نمود که حضرت اعلی ده پانزده خوک بزرگ قوی هیکل که هریک برمثال گاوی بودند به نوک ناوک دل دوز شکار فرمودند»(4).

 

 

 

در دورة تسلط افاغنه، گیلان بوسیلة قوای روسیه اشغال شد ولی بعدها نادر با یک اخطار رسمی آنها را از این ناحیه راند(5).

در زمان سلطنت نادر شاه افشار لنگه رود مورد توجه قرار گرفت و مرکز نیروی دریایی شمال گردید در کتاب جهانگشای نادری(6) کمترین اشاره‌ای به این موضوع نشده است. سرپرسی سایکس(7) مؤلف تاریخ ایران که یادداشتهای جان التون(8) و هانوی(9) را که معاصر شهریار بزرگ افشار بوده‌اند مطالعه کرده در این باره می‌نویسد:

«نادرشاه اولین پادشاه ایران است که ارزش نیروی دریایی را درک نمود و از این حیث شایسته احترام است. دریاسالار سواره(دریا بیگی) با آنکه وقتی که به این شغل تعیین شد هیچ کشتی ندیده بود مع هذا از سیاست و رویة دریایی نادر شدیداً پشتیبانی می‌کرد در ژانویه سال 1743 التون به ریاست کل کشتی سازی تعیین و به لقب جمال بیک ملقب گردید. هانوی در این مورد می‌گوید: (محرک نادر در قسمت تأسیس نیروی دریایی عشق و علاقه او در بدست گرفتن تجارت و سلطة دریاییخزر بوده است).

 

منظره پل خشتی لنگرود 

 

 

التون یک داهیه‌ای بود او مرکز ستاد خود را در لنگرود بندر لاهیجان که دارای آب و هوای طاعونی بود تأسیس نمود و برای از بین بردن تمام مشکلات جداً مشغول به کار شد الوارها را از جنگل بریده و به ساحل رسانید پارچه‌های بادبان را از پنبه بافته طناب‌ها را از لیف کتان درست کرد و چون در آن نواحی لنگری پیدا نمی‌شد به تجسس و جستجوی آن پرداخت اهالی محل که بدون دریافت مزد کار می‌کردند نسبت به این بیگاری و کار اجباری بدون اجرت سخت دشمن بودند اما التون که فقط یک نجار انگلیسی چند روسی و چند هندی در اختیار داشت یک کشتی که بیست و سه پارو داشت به آن انداخت(10). حکومت روسیه فعالیت‌های دریایی ایران و نادر شاه را با نظر خصمانه می‌نگریست اما التون پس از قتل ارباب خود در آنجا باقی ماند تا اینکه در شورش سال 1751 کشته شد و پس از مرگ او تمامی نقشة ایجاد نیروی دریایی از بین رفت».

در دورة قاجاریه ب این نواحی چندان توجهی نمی‌شد حتی در اواخر همین دوره به علت نابسامانی اوضاع داخلی لنگرود و نواحی اطراف آن صحنة پیکار و کشمش‌های گردنکشانی بود که هریک سودای خانی در مخیله خود می‌پروراندند.

ترقیات این شهر با روی کار آمدن رضا شاه کبیر آغاز می‌گردد البته به علت شروع جنگ جهانی دوم مجال انجام شهر سازی با اسلوب جدید در لنگرود حاصل نگردید ولی در سالهای اخیر بیش از پیش این شهر با حومة آن به ترقیات و پیشرفتهای سریعی نایل آمده‌اند.

 

 

 

محصولات این شهرستان عبارتند از چای و برنج و کنف و ابریشم و سیفیجات خربزه‌آن به علت شیرینی و خوبی جنس در سراسر شمال ایران مشهور است. روستاییان در دهات و قصبات اطراف با وسایل نقلیه مختلف من جمله قایق محصولات خود را به لنگرود می‌آورند. این قایقهای کوچک که اغلب آنها ارتفاعشان تا سطح آب از 40 سانتیمتر تجاوز نمی‌کند به زبان محلی نو(11)(Now) خوانده می‌شود. روستاییان پس از فروش فرآورده‌های خود با خرید قند و شکر و قماش و سایر مایحتاج ضروری به روستاها باز می‌گردند معمولاً روزهای دوشنبه و چهارشنبه هنگام تشکیل بازار عمومی است که در دهات گیلان به آن گوراب Gourab می‌گویند.

 

بقعه آقا سید حسین در لنگرود

 

 

آنچه در این شهر و سایر شهرهای گیلان جلب توجه می‌کند پوشش اغلب خانه‌ها بوسیله سفال(12) است که آنها را از سایر شهرهای ایران متمایز می‌سازد ولی اندک اندک پوشش فلزی(شیروانی) جای سفال را خواهد گرفت…..

بناهای تاریخی لنگرود

در لنگرود و اطراف آن بناهای تاریخی متعددی وجود داشته است که اکنون اثری از آنها برجای نیست آب و هوای مرطوب این ناحیه استفاده از مصالح ساختمانی کم دوام ایجاد حریق‌های مکرر و عدم توجه مردم سبب نابودی آنها گشته است. در برخی از موارد مسئولان امور شهر نیز خود عامل اصلی ویرانی و نابودی این آثار بوده‌اند(13).

از آنچه بر جای مانده است پاره‌ای را برگزیده‌ایم و مشخصات آنها را به اختصار بیان می‌کنیم:

1-پل شاه عباسی لنگرود:

در مورد اینکه واقعاً این پل به دستور شاه عباس اول ساخته شده است جای تردید وجود دارد زیرا در کتب تاریخ نویسان و وقایع نگاران آن عهد من جمله عالم آرای عباسی و کتب دوره‌های بعد اشاره‌ای به این موضوع نشده است ولی سبک بنا و مواد و مصالحی که در آن بکار رفته و مسافرتهای شاه بزرگ صفوی به این ناحیه جهت تفریح و تفرج و یا سرکوبی مخالفان خود(14) و عقیده مردم محل، امکان ایجاد آن بوسیله وی می‌رود.

 

 

 

مردم لنگرود که اغلب به پل(کرپی por py) می‌گویند آن را خشت پل می‌خوانند(15).

مصالح ساختمانی آن تنها خشت پخته آجر و ساروج است و هیچ گونه تزئیناتی ندارد. پل دارای دو دهانه(چشمه) بزرگ است در پایة اصلی آنکه در آب است دو دهانه کوچک دیگری هم مانند طاقنماهایی برروی یکدیگر تعبیه کرده‌اند که در صورت بالا آمدن سطح آب رودخانه و عبور آن از آنها به بدنه و دیوارة پل لطمه‌ای نزند. چهار طاقچة کوچک هم در دو سمت پل و در دو سوی طاقنمای فوقانی وجود دارد.

ارتفاع خشت پل بیش از 5/12 متر و عرض و طول آن 4 و 5/16 متر است در مورد علت مرتفع بودن این پل باید گفت که اولاً به سبب عبور کشتی‌های بادبانی قدیم(16) از زیر آن بوده و در ثانی هنگام طغیان رودخانه سطح آب بسیار بالا می‌آید و زیادی ارتفاع پل مسلماً مانع از خرابی و نابودی آن شده است.

 

تزئینات خانه محبی در محله راه پشته لنگرود

پردة نقاشی سقف خانه محبی در لنگرود

 

 

سبک ساختمانی و سازنده اصلی بنا

آنچه که مسلم است اینست که این معروفترین بنای سبک مغولی دارای اختصاصات بناهای مغولی نیست و سبک ایرانی هند بخوانیم6 که از عالیترین سرچشمه ذوق و هنر عصر مغولان هند یعنی دوران صفوی مایه گرفته است7 . تمام باستان شناسان و محققان مختلف که درباره تاج محل تحقیق کرده اند معماربهتر است که آنرا بعنوان معرف  اصلی بنا را ایرانی دانسته اند،دانشمندان معاصر هند معتقدند که مدل ساختمان تاج محل،مقبره همایون در دهلی و مقبره سکندر لودی است که آنهم در دهلی واقع شده است. سادات لودی اصلاً افغانی بودند و از 1414 تا1444در دهلی سلطنت کردند،مقبره سکندر عبارتست از یک بنای چهارگوش که هر طرفش را سه طاق تشکیل داده است و از لحاظ معماری و تزئین دارای ارزش مهمی نیست بدیهی است لودی‌ها برای ساختن بناهای مختلف خود در هند از معماران و سبک‌های (خراسانی) استفاده می‌کرده اند،بنای دیگر که مدل اصلی بنای تاج می‌باشد مقبره همایون واقع در محله نظام الدین در شهر دهلی نو است،همایون مدتی به اتفاق عیال خود حمیده بانوبیگم معروف به حاجی بگوم در دربار شاه طهماسب بسر برد و پس از بدست آوردن سلطنت به شدت تحت تأثیر هنر و معماری ایرانی قرار گرفت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد