نگاهی کوتاه به تجلی فرهنگ مردم در شعر یهشو بوشوم روخونه
زندهیاد محمود پایندهی لنگرودی, شاعر مردم و انسان فرهیختهای که در تمام زندگی خود کمر همت در راه خدمت به خلق وفرهنگاش بستهبود؛ در آثار گرانبهایی که از خود برای مردم بهیادگار گذاشته است، آینهای برابر مردم گرفت تا خود و فرهنگ بالندهی خود را در آن ببینند. این کاری سترگ است که هنرمند جان عاشق خود را در راه آن میگذارد و گذاردهاست.
در این کوتاه سخن اما تنها از نظرگاه تجلی فرهنگ مردم در منظومهی مشهور یهشو بوشوم روخوئونه سخن میگوئیم. انگونه که از محتوای یهشو بوشوم روخئونه بر میآید، پس از کودتای 28 مرداد سروده شده است. و میتوان دریافت که درواقع گزارشی تاریخی است از شکست نسلی که محمود خود یکی از بزرگانش بود. نسلی که میخواهد ققنوسوار سر از خاکستر شکست بردارد و دوباره جان بگیرد. همانطور که این آرزو محمود پاینده سالها بعد در حماسهی سیاهکل تجلی یافت. شاید بههمین دلیل است که این شعر سراسر شور است و امید به آینده و زندگی در آن موج میزند و میخواهد نوید این را بدهد که روزگار سیاه بالاخره خواهد گذشت و باید بگذرد.
اما آنچه که یهشوبوشوم روخئونه را زیباتر وماندگار کرده، علاوه بر اینها استفادهی شاعر از ضربالمثلها و بیان آداب و رسوم و باورداشتهای مردم میباشد؛ که برای هر خوانندهی گیلانی و هرکس که در آن سرزمین سرسبز زیسته, بسیار خواندنی و خاطرهانگیز است.
محمود پاینده، در این منظومه علاوه بر استفاده از ضربالمثلها که تعداد آنها بالغ بر یکصد مورد میشود، از آداب و مراسم مختلفی مانند کنار دریا رفتن به شبنشینی و بازیهای کودکان و حتا اعتقادات خرافی و دشنامها و نفرینهای مردم استفاده میکند.
اینخوشهچینیها از فرهنگ مردم گیلان و خاصه رانکوه در منظومهی پاینده، یهشوبوشوم روخئونه، همچون ملاتی در لابهلای آجرهای یک ساختمان چیده شده که خواننده در ابتدا متجهی چنین استفادهی گسترده و بجایی از زبان روزمره و اصطلاحات کاربردی خود نمیشود. و تنها با خواندن چندبارهی شعر است که مشخص میشود پاینده هر بند از این شعر را با یک ضربالمثل آغاز و با ضربالمثلی دیگر بهپایان میبرد؛ و در بین بندها آئینها و باورداشتها و بازیها و آداب و رسوم مختلف مردم به یاری شاعر آمدهاند تا داستان نسلی را که آرمانهای والایی در سر داشته بسراید. تا برای آیندگان بماند و بدانند که:
آخ ! جَغَلَهئن ! وقتی ای راه بَنیشتَم
شیِمه ویسین بَلئِیتَم و بَبیشتَم
شیِمه وَسیِن بَموردَم
جون گَلِ بون بَبَوردَم